(اصطلاح Blow one’s top)
مثال:
Mom blew her top when she saw the room in a mess
مادر وقتی اتاق را دید بهم ریخته است خشمگین شد.
(اصطلاح Blow one’s top)
مثال:
Mom blew her top when she saw the room in a mess
مادر وقتی اتاق را دید بهم ریخته است خشمگین شد.
ندارد
ندارد
فلش کارت حرفه ای لغات انگلیسی و سایر زبان ها
آموزش عبارت های فعلی برای زبان آموزان پیشرفته
دیکشنری وبستر و گنجینه
دیکشنری 8 کاره زبان آموزان
دیکشنری فارسی و چند زبانه
آموزش افعال بی قاعده
آمادگی و آموزش آزمون آیلتس
دیکشنری اکسفورد اینترلن